Description
این کتاب به بررسی رابطه بین آزادی و دانش واقعی میپردازد، که بخش مرکزی بحث داغ آزادی انسان است.
آیا حقیقت برای رسیدن به آزادی لازم است؟ آیا زندگی آزاد مستلزم درک روشنی از واقعیت است؟ و اگر بله تا چه حد؟ این سؤالات به یک بحث فلسفی کلاسیک منتهی می شود که اولین فصل اصلی آن توسط افلاطون نوشته شده است. او در دیالوگها، زندگی انسان را شکلی خاص از زندان توصیف میکند و خواهان رهایی جهانی از شناخت انسان است. این اثر به تحلیل این پروژه بلندپروازانه و تأثیر منحصر به فرد آن بر آثار دو نویسنده مدرن، هگل و نیچه می پردازد، کسانی که به صراحت مفاهیم جهل و حقیقت را با مفاهیم اسارت و آزادی – یا بردگی و سلطه – مرتبط می کنند و فلسفه های آنها نیز بر محوریت است. رهایی آگاهی انسان
این کتاب با پیروی از رویکردی تاریخی و نظام مند، مورد توجه خوانندگانی است که به طور منطقی با تاریخ فلسفه باستان و مدرن آشنا هستند، از جمله دانشجویان کارشناسی و کارشناسی ارشد، و همچنین محققانی که در زمینه افلاطون، ایده آلیسم آلمانی، نیچه و سایر زمینه های مرتبط کار می کنند.
Reviews
There are no reviews yet.